با سلام ما ازدواج فامیلی بده بستون داشتیم یعنی من و برادرم با یه برادر و خواهر ازدواج کردیم که مشکلات خودش رو داشته. برادرم بسیار انشان با درایتی بوده که متاسفانه یک و سال و نیم پیش به رحمت خدا رفتن. از روزی که این اتفاق افتاد شیرازه زندگی ما به هم ریخت. همسر برادرم به دلایل مالی واختلاف فرهنگی با مادرم مشکل پیدا کردن و رابطشون رو کم کردن. همسرم و من و بچه هامون به دلایل پیش افتاده از خانوادشون طرد شدیم چون خانواده همسرم توقع داشتن همسرم در حمایت از توقعات زیاده خواهانه خواهرش در مقابل مادر من بایسته اما همسرم دخالت نکرد و از طرف خانوادش طرد شد و دچار افسردگی شدید شدن. با همه فرازونشیبهای زندگی زناشوییمون,ما خیلی به هم علاقه داشتیم اما همسرم خیلی سرد و بی حوصله شده. از نظر مالی هم تحت فشار بودیم شکر خدا کمی وضعیت بهتر شده راهنماییم کنید برای برگشتن روال عادی زندگی چه کنم.